حرف
سلام ستیا بانو
دوست دارم برات بنویسم
بنویسم که نگرانم
نگران این بیماری لعنتی که اومده ب شهرمون
نگران اعضای خانواده
شاید تو بزرگ بشی و تغییرات زمانه در تو اعتقادات و افکار متفاوتی از من پدید بیاره . واین اشکالی نیست برات
فقط میخام این جملات رو بخونی با من :
❣خدای من...
🌧استغفار میکنیم بخاطر تمام لحظاتی که در هر مکانی نفس میکشیدیم و شکری به جای نیاوردیم..
🌧استغفار میکنیم برای همه بوسه هایی که بر گونه های عزیزانمان نشاندیم و دستهایی که به گرمی فشردیم و شکری به جای نیاوردیم..
🌧استغفار میکنیم برای همه میوه هایی که بی واهمه چیدیم و غذاهایی که بدون ترس خوردیم و شکری به جای نیاوردیم..
🌧استغفار میکنیم برای همه مهمانی ها و دورهمی هایی که بدون دل نگرانی دور هم جمع شدیم و شکری به جای نیاوردیم..
🌧استغفار میکنیم برای تمام لحظاتی که دکمه های گوشی، آسانسور، عابر بانک و کارت خوان را بدون الکل و دستکش و دستمال فشردیم و شکری به جای نیاوردیم..
🌧استغفار میکنیم برای همه نذری هایی که در ماه محرم با قاشق یکبار مصرف روی جدول کنار خیابان نشستیم و خوردیم و شکری به جای نیاوردیم..
🌧استغفار میکنیم برای تمام روزهای بی واهمه ای که با اتوبوس و مترو به مدرسه ، دانشگاه و محل کار میرفتیم و شکری به جا نیاوردیم..
🌧استغفار میکنیم برای ...
✨اَسْتَغْفِرُ اللهَ ذَا الْجَلالِ وَالاِْكْرامِ مِنْ جَميعِ الذُّنُوبِ وَالاثامِ...✨
❣معبود من..
از لحظه ای که به من جان بخشیدی تا لحظه ای که جانم میستایی..
برای همه نفس ها.. برای همه ثانیه ها.. برای تک تک دم ها و بازدم ها.. برای تک تک دیدنی ها و چشیدنی ها.. برای تک تک بوییدنی ها و لمس کردنی ها.. برای همه چیز و همه چیز..
هرآنچه که در خیال من هست و نیست..
هر نعمتی که من غافلم و تو میدانی..
استغفار میکنم به درگاهت..
❣خدایا...
بخاطر تمام گناهانم...بخاطر تمام حق هایی که خوردم و دم نزدم و بخاطر تمام کوتاهی هایم، در حقِّ خودت و صاحبین حق ... اِلهي اَلْعَفْوْ...
❣معشوق من..
تو را سپاس برای کرونا!
که هیچ هیاتی و هیچ اعتکافی و هیچ سخنرانی ای اندازه این موجود میکروسکوپی نمی توانست توجه ما را به سوی نعمت های بیکران تو و ناسپاسی های بی شمار ما جلب کند..!!
🌟مخواه این چنین بی گدار و بی آمادگی ترک دنیا کنیم.
🌟مپسند که بر سر مزارمان و در مجالس ختممان به جای روضه ی حضرت مادر و ذکر سیدالشهداء و یاد شهدا ، پچ پچ و ولوله ی ویروسی اینچنین باشد..!!
............
ترجمه دعای پانزدهم صحیفه سجادیه:
که امام سجاد (ع) هنگام بیماری میخواندن
1. بارخدایا، تو را سپاس بر نعمت تندرستی بدن که همواره و پیوسته از آن برخوردار بودم و سپاس تو را بر آن بیماری که در جسمم پدید آوردهای.
2. ای خدای من نمیدانم که کدامیک از این دو حال برای شکر به درگاهت سزاوارتر است و کدامیک از این دو وقت حمد تو را شایستهتر؟
3. آیا زمان سلامت که روزیهای پاکیزهات را بر من گوارا ساختهای و به سبب آن برای به دست آوردن رضایت و نعمتهایت به من نشاط بخشیدهای، و به سبب آن تندرستی به من نیرو داده تا به طاعتت توفیق یابم
4. یا به هنگام بیماری که مرا به آن پاک میسازی، و نعمتهایی که به من تحفه دادهای، تا گناهانی را که از آن گرانبار شدهام تخفیف دهی و مرا از سیئاتی که در آن فرو رفتهام پاک نمایی و آگاهیام دهی که پلیدی گناه را به توبه از دل بشویم، و با یادآوری نعمت قدیم، گناه بزرگم را از پروندهام محو نمایم
5. و در خلال این بیماری از جمله تحفهها که به من عنایت میکنی این است که فرشتگان به حساب من اعمال پاکیزهای نوشتهاند که فکر آن به خاطری نگذشته و بر زبانی نرفته و هیچیک از اعضا در انجامش رنجی نبرده، بلکه این همه از باب تفضل و احسان تو بر من نوشته شده.
6. بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و آنچه را برایم پسندیدهای در نظرم محبوب ساز و تحمل آنچه را بر من وارد نمودهای آسان ساز و مرا از آلودگی اعمال گذشته پاک کن و شرّ اعمال گذشتهام را از من بزدای و از لذّت عافیت کامیابم فرما، و گوارایی تندرستی را به من بچشان و لطفی کن که از بستر این مرض به سوی عفو و بخشایش تو راه خلاص یابم، و از این زمینگیری به گذشت تو انتقال یافته و از این اندوه و گرفتاری به راحت تو خلاص یابم، و از این دشواری به فَرَج و گشایش تو سلامت یابم
7. که همانا تو بیاستحقاقِ ما احسان روا میداری و نعمت بیدریغ نثار میکنی، و بخشندهای کریمی که عطایت را پایانی نیست، و دارای جلال و اکرامی.
............
همه اخبار كرونا را دنبال مي كنيم،
به فرزندانمان، عزيزانمان، پيرانمان سفارش مي كنيم،دست هايمان را زود به زود مي شوييم.
چرا؟
كرونا آنگونه كه مي گويند مريضي همراه با درد طولاني نيست كه از دردش فراري باشيم.
يك حقيقت وجود دارد.
از مرگ فرار مي كنيم.
مي خواهيم زنده باشيم.
پس زندگي را دوست داريم.
اين كشف مهمي است به نظرم.
ما زندگي را دوست داريم، همين مايي كه اول هر فصل بسته به شرايط جسمي و كاري مان گفته ايم:
اه، باز دوباره بهاره شد ...
اه، باز گرماي تابستان...
باز پاييز...
باز زمستان...
و اه، باز عيد و ديد و بازديد ...
همان مايي كه تا هفته پيش (به نظر من با دلايل زياد به حق) افسرده بوديم،
كه اي بابا اين زندگي ...
اي بابا، ما دهه شصتي ها كه ...
ما دهه هفتادي ها كه ...
زندگي را دوست داريم و مي ترسيم مثل گنجي از لاي انگشتانمان در برود.
همان مايي كه از دست همسر و فرزند و همسايه و رييس و فاميل گلايه مند بوديم، ترس از دست دادنشان را حس كرديم، پس دوستشان داشتيم.
قدر زندگی و بدونیم ما یکبار زنده ایم
................
❤❤❤❤
یکی بود،.یکی نبود مابودیم و کرونا نبود
همه کنار هم به این طرف و آن طرف میرفتیم.دست دوستان واطرافیان را دردست می فشردیم و عزیزانمان را می بوسیدیم .در ماشین که نشسته بودیم آواز می خواندیم و بلندبلندمی خندیدیم.
کرونا که اومدتازه فهمیدیم چقدر انرژی می داد دستان دوستانمان.چقدر به دل می نشست دور همی های ساده و خودمانی مان.
کرونا بااین ریزی اومده تا یادآور چیزهای خیلی درشت خیلی کم رنگ شده زندگی مان باشه...
کرونا یادمان داد روزهای بدتر هم می تونه باشه که حتی تعطیلی طولانی هم خوشحالمان نمی کنه.ماشینهای خارجی و خانه های لوکس هم آراممان نمی کنه.
کرونا، ممنون که بهمان فهماندی وای چقدر اون هفته خوب بود ....
کرونا ،تو با عمر کوتاه خود خیلی چیزها به ما یادآوری کردی ومهمتر اینکه به ما یاددادی همه باید سالم باشیم تا ما هم بتوانیم خوشبخت زندگی کنیم.
کرونا مطمئنیم که عمر تو کوتاهه و یک روز بار سفر می بندی و می ری
اما امیدواریم ارزش سالم با هم بودن را که تو به ما یادآوری کردی فراموشمان نشود💝❤💝